خلاصه کتاب:
داستان دختری که پس از مرگ نامزدش، طبق رسم خانی، مجبور میشه با برادر نامزدش ازدواج کنه، ولی… و از طرف دیگه دختری که با تمام وجودش عاشق خان سومه، ولی خان زاده اون رو ندید می گیره و با سوگلیش… “بهترین کارِ دنیا دل کندن از کسی ست… که دنیای توست… ولی می دانی… هیچ گاه… مال تو نخواهد بود!”
خلاصه کتاب:
یزدان پسری که از نوجوانی در حجره حاج مهدی کار می کنه، طی اتفاقاتی راز مرگ پدرش رو می فهمه و در صدد انتقام از حاج مهدی در میاد، و درست دست میذاره روی نقطه ضعف حاج مهدی یعنی دختر کوچکش یاس… که سالهاست پنهانی عاشقِ یزدانِ و...
خلاصه کتاب:
داستان عشقی که شعله هاش یهو خاموش شد پسری که دختر داستان رو بی حرف و سخن تنها گذاشت و رفت و شکستن دلش رو ندید داستان دختری که شکست و سعی کرد محکم بلند بشه و رو پاهاش وایسه حالا چند سال گذشته و سرنوشت اونهارو تو شرکتی رو به روی هم قرار میده به عنوان رئیس و کارمند! اما این بار،اون که دلش سنگه تیدا خانومه و اون که تو حسرت میسوزه آقا سامیار… عشقی که تو نفرت غرق شده، میتونه باز شعله ور بشه؟
خلاصه کتاب:
سیاوش، مردی سی و چند ساله و بزرگ شدهی بهزیستی، پلیسی معلق شده از کار و بوکسوری که بعد از سالها تمرین و مدالهای رنگارنگ برای گذران زندگی مجبور به شرکت در مسابقات زیر زمینی ست در مقابل دخترکی ترانه نام قرار می گیره که در ظاهر هزار تفاوت باهم دارند و در باطن شبیه همند.
خلاصه کتاب:
داستان مربوط به دختر شیطونی به اسم غزل که حسابی تنبل و بانمکه که طرفدارای زیادی داره. دوست برادرش نیما که اسمش سهیل هستش چون خانواده ای نداره با این خانواده ارتباط گرم و صمیمی داره و عاشق خواهر بزرگ غزل عسل میشه که...
خلاصه کتاب:
داستان دختری به اسم یارا هست بعد مرگ مادر پدرش میره خونه ی پدر بزرگش اونجا بهش میگن با پسر عموی خشنش ازدواج کنه حالا یارا با این مرد بی رحم چیکار کنه وقتی قلبش گیر یک دختر دیگس…
خلاصه کتاب:
دو خانواده که دشمنی بر سر خون دارند و دختر یکی از این خانواده ها بی خبر از گذشته ی تاریک پدرانشان مخفیانه به پسر دشمن پدرش دل میبندد…کارن میر بعد از فهمیدن علاقه ای که پناه به او دارد به پناه پیشنهاد ازدواج میدهد تا مجبور به ازدواج با دخترعمویش نشود و با خانواده ی پدری اش که رابطه ی خوبی با آنها ندارد هم مسیر نشود، غافل از اینکه هیچکدام خبر از گذشته ی تاریک پدرانشان ندارند و حالا که بعد از گذشت یک سال کارن هم دل به پناه بسته خانواده ها منجر به طلاق آنها میشوند ولی این پایان ماجرای پناه و کارن نیست،زیرا که سرنوشت آنها به هم گره خورده است!
خلاصه کتاب:
مهنا دختری که عاشق همسر خواهرش، مهراد شده است. مهراد یه تایپیست سادهست که به دلایلی مجبور میشه با حنانه ازدواج کنه و وارد عمارت اون بشه. مهنا وقتی میفهمه این علاقه دو طرفهس، تن به رابطه نزدیک و قایمکی با مهراد میده… در حالی که از پشت پرده ازدواج خواهرش خبر نداره و با حامله شدنش…
خلاصه کتاب:
داستان درباره دختری هست به اسم کتی که از طریق چت با پسری به اسم متین اشنا میشه و با هم قرار میزارن. عاشق هم میشن. کتی کار مهاجرتش درست میشه و میخواد از ایران بره و متین رو تنها بزاره و طی اتفاقاتی متین میمیره و کتی یه مدتی افسردگی میگیره و…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانسرا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.