خلاصه کتاب:
کیا و آوا آغازشان را با دیداری کوتاه و بیادامه شروع میکنند. اما چند هفته بعد، تماس آوا، پیشنهادی تازه و غیرمنتظره را پیش پای کیا میگذارد. آنچه در ابتدا قراردادی بیتعهد است، در عمل به مسیری عاشقانه و پر از اتفاقهای پیشبینینشده بدل میشود.
خلاصه کتاب:
در مورد دختری به اسم آذین که مهندسی پزشکی خونده وتو یه شرکتی مشغول کاره به اسم مدیکاب، مدیکاب تصمیم میگیره برای جلوگیری از ورشکستگی آذین رو به عنوان جاسوس بفرسته شرکتی که داره همه امتیازات رو میگیره وآذین به اسم نگار ادیب فر میره شرکت پژوهان و ادامه ماجرا…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانسرا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.