خلاصه کتاب:
من آرمین افخم! مردی ۳۴ ساله و صاحب هولدینگ افخم! تاجر معروف ایرانی! عاشق دلارا، دخترِ خدمتکار خونمون میشم!دختری ساده و مظلوم که بعد از مرگ مادرش پاش به اون خونه باز میشه.خونه ایی که میشه جهنم دلی، تا زمانی که مال من بشه،اما این تازه شروع ماجراست، درست شب عروسی من متوجه بیماری میشم که دلی به اون مبتلاست…
خلاصه کتاب:
دلسا از همه ی مردها متنفره..بخاطرشکست عشقی که از دو مرد زندگیش درگذشته خورده..سرد و مغرور و یک دنده میشه.اما دست سرنوشت اونو با مردی آشنا میکنه که دخترهای زیادی توی زندگیش بوده ولی اتفاقات جالبی برای دختر قصه ی ما میفته
خلاصه کتاب:
سه تا دوست سه تا خواهر سه تا دوست واقعی و صد البته شیطون این سه تا دوست باهم توی یه خونه زندگی میکنن اما....
سه نفر دیگه بهشون اضافه میشن که باهم شیطونی کنن و دنیارو با خنده هاشون بترکونن.
خلاصه کتاب:
لسا دختری که عاشق فردی آس وپاسه که پدرش راضی به ازدواجشون نمیشه.
و السا برای رسیدن به عشقش قبول میکنه نقش نامزد کسی دیگری و بازی کنه وهمین باعث عوض شدن سرنوشتش میشه...
خلاصه کتاب:
احمد تحت فشار اصرار های مادرش مبنی بر داشتن وارث پسر، و بی اهمیتی های همسر اولش راضی به ازدواج با منشی زیبا و مطلقه اش میشه. اما همه چیز اون طور که باید پیش نمیره...
خلاصه کتاب:
از لحظه ای که مدی دو ماه پیش به کلاس من منتقل شد اون رو میخواستم اون خوشگل و با شکوهه و خب سنشم قانونیه و بی گناه و معصوم به نظر میرسه ولی همه چیز اون منو آزار میدن...
خلاصه کتاب:
مژده یه دختر معمولیه که داره تو سخترین موقعیت زندگیش ،گذشته اش رو مرور میکنه . از ازدواج اجباریش با پسر دوست پدرش به اسم حمید شروع میکنه که علی رغم اینکه بر خلاف میلش وادار به قبولش شده ،می خواد با چنگ و دندون ..
خلاصه کتاب:
حنا دختری که برای انتقام خون خواهر دو قلوش وارد باند قاچاق دختر میشه تا انتقامش از رئیس اون باند که اسمش اهورا گذاشته بگیره تو اون باند لقب بانوی اهورا رو میگیره اما درست زمانیکه ...
خلاصه کتاب:
آیدا و ژیوان از کودکی عاشق هم بودند، اما یک حادثه تلخ همهچیز را برهم زد. حالا ژیوان مجبور است او را تنها مثل یک خواهر ببیند در حالی که قلبش حقیقت دیگری فریاد میزند. آیدا با تمام وجود تلاش میکند عشق دیرینشن را به یاد ژیوان بیاورد، اما هر بار پس زده میشود و طرد شدن از طرف او، درد و ناامیدی را بر دلش مینشاند.ورود حسام دیوار سرد قلب ژیوان را میشکند و آتش عشق خاموششده را دوباره شعلهور میکند، اما این تازه آغاز ماجراست.
چرا که با حضور فرید، آیدا ناخواسته به دنیای خطرناکترین باند خلافکاری ایران کشیده میشود؛ جایی که عشق، زندگی و مرگ در خطی باریک با هم تلاقی میکنند و هر تصمیم میتواند سرنوشت همهچیز را تغییر دهد… در این رمان شاهد رسیدن به بلوغ فکری یک زوج خواهیم بود
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانسرا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.