خلاصه کتاب:
شهرزاد یه دختر شاد و سرزنده و البته نویسنده است که بخاطر ادامه تحصیل و پیشرفت توی حرفه مورد علاقه اش یعنی نویسندگی، به همراه برادرش محسن که سودای پولدار شدن توی سرشه محل زندگیشونو به مقصد تهران ترک میکنن و هرکدوم به دنبال این هستن که پیشرفت کنن و زندگی موفقی رو برای خودشون رغم بزنن، اما درست وقتی که هردوی اونا توی مسیر موفقیت قرار گرفتن و دارن ازش لذت میبرن سرنوشت اون روی بی رحم خودشو بهشون نشون میده و اتفاق ناگهانی براشون میفته و ادامه زندگی رو براشون سخت میکنه، اتفاقی که باعث میشه شهرزاد سرزنده و خوشحال داستان تبدیل به یه دختر نا امید بشه و راهی جز پایان دادن زندگی براش نمونه …
خلاصه کتاب:
نوشناز اصلا تو نخ ازدواج نیست راستش رو بخوایید از ازدواج میترسه آخه اون به باکره بودنش شک داره… و پسره هم اصرار داره و هر روز کلی پیغام و پسغوم برای ازدواج البته به ظاهر کار سورن قصه ماست اما در اصل همه کار پدرشه واِلا برای سورن اصلا مهم نیست که طرفش کی هست وکاملا بیخیال و اهل دختر بازیه…
خلاصه کتاب:
رعنا عاشق پسرعموش میشه و به اصرار و دخالت پدر بزرگش به عقد هم درمیان. علی اما از رعنا نفرت داره و به دست درازی و آزار و اذیت رعنا تاجایی ادامه میده که بعد از زایمان طلاق بگیره و بره. حالا بعد از شش سال رعنا که زنی مطلقه ست برمی گرده و با علی روبه رو میشه و…
خلاصه کتاب:
در مورد دختر شیطونی به نام مهتاب که با مادر و مادر بزرگش زندگی میکنه طی حادثه ای عاشق شایان پسر همسایه ای که به تازگی به محله اونا اومدن میشه اما فکر میکنه شایان هیچ علاقه ای به اون نداره و برای همین از لج اون با برادر شایان .شروین ازدواج میکنه که بعد از مدتی میفهمه شروین یه جاسوس و خلاف کار برای همین تصمیم به برگشت میگیره که متوجه میشه حامله است در این حین شایان…
خلاصه کتاب:
چرا مادر و پدر من فکر میکنن با ازدواج من میتونن علاقه و رفتار های منو کمرنگ کنن؟ هووف... تقه ای به در خورد. ماهی؟؟ روی تخت نشستم مامان وارد اتاق شد و با دیدن من که با قیافه شلخته و موهای ژولیده روی تخت نشسته بودم جیغ کشید. _وا خاک عالم تو چرا هنو حاضر نشدی؟؟! این لباس های پسرونه و زشت رو هم از تنت بکن… (این رمان جلد دوم رمان هانا پسر تقلبی است.)
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختریه که صبرش زیاده. اعتقاد داره که هر چیزی حکمتی داره. سعی میکنه با بد و خوب زندگی بسازه. خواسته و ناخواسته وارد زندگیه جدیدی میشه. دختر خوبی که تاوان اشتباه دوستاش رو میده…
خلاصه کتاب:
دختری که در خانواده بزرگ شده که ازاد اما نه در درس خوندن...مجبوره برای درس خوندن هرکاری کنه حتی نامزد کردن با پسر..... ولی پس از چند ماه صیغه… زمانی که مدرک تحصیلیش رو گرفت همه چی برای پدرش افشا میشه و پدرش برا حفظ ابرویش میگه از کجا معلوم این چند وقته با هم رابطه نداشتید و همه چی دست به دست هم میده به یه ازدواج اجباری...
خلاصه کتاب:
مینروا دابز می دونه که پایان خوش فقط توی داستان های پریان وجود داره، به خصوص با مردی که برای برنده شدن توی یه شرطبندی، ازش خواسته باهاش شام بخوره. حتی اگه اون مرد، کالوین موریسی خوشتیپ و موفق باشه. برای کال تعهد غیرممکنه، بهخصوص با زنی به بداخلاقی مین. حتی اگه کفش های عالی بپوشه و دلش رو به لرزه بندازه. وقتی در پایان قرارشون با هم خداحافظی می کنن، ارتباطشون رو با هم قطع می کنن و توافق می کنن که دیگه هیچوقت همدیگه رو نبینن. ولی سرنوشت نقشهی دیگهای براشون کشیده و…
خلاصه کتاب:
آری من یک دیکتاتور هستم تمام تو را فقط برای خودم می خواهم. رمان روایت گر زندگی دختری ۱۷ ساله به نام فریحا هست… دختری با زندگی ساده و پدری بدتر از بد، پدر فریحا فردی معتاد که دست بزن دارد مرتکب به قتل می شود و فریحا را در این شهر پر از گرگ تنها می گذارد، اما فریحا نمیدانست که پدرش پول زیادی یه شایگان شایسته بدهکار است. شایگان شایسته فردی مغرور و خشن که کمتر دختری می تواند او را راضی نگه دارد اما چه کند هر چقدر زورگو و دیکتاتور باشد نمی تواند از چشمان زمردی فریحا بگذرد…
خلاصه کتاب:
سرگرد اینترپل سام نیکنام ملقب به آلفاباس، مردی استثنایی و مشهور کسی هست که به دنبال گذشته رازآلودش کمر به قتل پونزده شخص میبندند، سام به دنبال تلخترین حقیقت زندگیش شمشیر دولبهای به دست گرفته و به رسم ویرانی، نابودگر متظاهر شده و با مخفی شدن تو نقاب فداکاری، انتقامِ قضاوتهای بیرحمانه اطرافیانش را میگیرد، او در گذشته غرق میشود، تا اینکه از…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانسرا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.