خلاصه کتاب:
او آمد. با بوسه ای که از این جهان نبود
و نگاهی که سرنوشت را به آتش کشید.
در میان دالان های تاریک توطئه و سکوت،
فقط یک چیز نجاتشان داد"عشق"
عشقی که می سوخت، اما خاموش نمی شد.
اگر دلت می خواهد در دل یک داستان نفسگیر، میان صدای نفس ها، بوسه ها، خیانت ها و نجات ها غرق شوی ،همراه شو با بوسه ی پریزاد ،
بخوان، حس کن، عاشق شو.
خلاصه کتاب:
ابریشم توانا، بعد از گذر از بحران از دست دادن مادرش که خیلی هم بهش وابسته بوده، به مردی علاقه مند میشه که نقطه ی گنگی توی گذشته اش وجود داره. باید دید ابریشم چه طور قراره با این مسئله رو به رو بشه...
خلاصه کتاب:
در دل ایل و سنت، نجلا به نشان یانای درمیآید. اما حادثهای ناگهانی، او را به عقد دمیر درمیآورد. دمیر که دل خوشی از این ازدواج ندارد، نجلا را ترک میکند. با گذشت سالها، پدر دمیر خواهان بازگشت اوست، اما دمیر تصمیمی دارد که سرنوشت نجلا را دگرگون میکند.
خلاصه کتاب:
ماهک، زنی با گذشتهای تلخ، در جستوجوی امنیت و آرامش، به محیطی پناه برده که برایش امن نیست. شاهان، مردی با نیتهای دوگانه، با دیدن ماهک تصمیم میگیرد او را به عقد موقت درآورد. اما در ادامه، از سادگی و روح لطیف ماهک بهرهبرداری میکند و او را درگیر رابطهای ناسالم میسازد.
خلاصه کتاب:
گوهری بیاب که نور چشمهایت شود؛ شاید شیرینیاش مرهمی باشد بر بارانهای دل. از دام هوس بگریز، که خیانت راهی به خرد ندارد. جوشان شدهای، آواز بلبل سر دادهای، اما طعم داغ لعلِ هوس حرمتها را میشکند. بازگرد، در توبه را گشودهام.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانسرا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.