خلاصه کتاب:
داستان از دوستی سادهی نیاز، دانشجوی معماری، با کسرا آغاز میشود. کسرا مردی سختگیر و بدگمان است که حتی پس از ازدواج، شکهایش نسبت به نیاز پایان نمییابد. در نهایت، نیاز خانه را ترک میکند و سرنوشت تازهای در انتظارش است.
خلاصه کتاب:
در کوچهای قدیمی و بنبست، پشتبام کاهگلی خانهشان میزبان قرارهای مخفیانه شد؛ با همان پسری که روزی دشمنش بود و به چشمش جوجه اردک زشت جلوه میکرد.
خلاصه کتاب:
در سایهی یک عهد قدیمی، محمدطاها مجبور به ازدواج با شیدا، دختر حاجی بازاری، میشود. اما قلبش از آنِ ریحانه، دخترعمویش است. ریحانه با آگاهی از این راز، قصد ترک او را دارد و محمدطاها برای نگهداشتنش به صیغهی اجباری متوسل میشود. با این حال، روز عقد، ریحانه راه فرار را انتخاب میکند.
خلاصه کتاب:
من سالهاست که احساساتم را خاموش کردهام؛ شادی و غم را به سکوت واداشتهام. دلتنگیها را با فریاد بیصدا پاسخ دادهام و عشق را با بیرحمی راندهام. سکوت تلخ را پذیرفتهام، لبخند را حرام کردهام و امید را نادیده گرفتهام. درونم فریادی بیصداست؛ پر از تمنا و بیپناهی.
خلاصه کتاب:
اطلس، دختری پاک و ساده، با ورود همسایهی جدیدشان وارد دنیایی از رازهای پیچیده میشود. شرایط او را مجبور به همخانه شدن با این مرد مرموز میکند. شاهرخ پس از مدتی شیفتهی معصومیت اطلس میشود و سرنوشتشان به هم گره میخورد.
خلاصه کتاب:
اغوا داستانی از دل این سرزمین.داستانی از دخترانی که راه را به بیراهه می روند و زندگی هایی از دل شهر های بزرگ.خانواده هایی درگیر در زندگی ماشینی ...
نیوشا دختر بیست ساله ای که در سیزده سالگی مورد تعرض کسی قرار می گیرد که فکر میکند عاشقانه دوستش دارد؛ وعده ازدواج و عشق دروغین چشم دخترک را کور می کند و او خود را مجبور به باربد می داند.با تمام سختی ها چند سال کنار باربد می ماند تا...
آشنا شدن با فرید عجیب و غریب همه چیز را متفاوت می کند! فرید کم حرف ..
خلاصه کتاب:
سالها تجربهی تلخ، ترانه را به دختری منزوی و محتاط تبدیل کرده است. خانوادهی مذهبی و پدر سختگیرش نیز او را به سکوت واداشتهاند. اما دانشگاه برایش دریچهای تازه میگشاید؛ جایی که با کیارش، پسری معمولی اما صمیمی، آشنا میشود. دوستی آنها به عشقی آرام بدل میگردد، تا اینکه گذشتهی تاریک دوباره سر برمیآورد و مسیرشان را به چالش میکشد.
خلاصه کتاب:
زندگی پروانه در محلهای ساده و پرچالش تهران جریان دارد. او با پدری گرفتار مشکلات خانوادگی بزرگ شده است. ورودش به آژانس هواپیمایی، نقطهی عطفی در زندگیاش میشود. رابطهای عمیق میان او و کیان، مدیر آژانس، شکل میگیرد. اما رفتوآمدهای سام، خلبانی قدیمی و نزدیک به کیان، داستان را پیچیدهتر میکند.
خلاصه کتاب:
کیا و آوا آغازشان را با دیداری کوتاه و بیادامه شروع میکنند. اما چند هفته بعد، تماس آوا، پیشنهادی تازه و غیرمنتظره را پیش پای کیا میگذارد. آنچه در ابتدا قراردادی بیتعهد است، در عمل به مسیری عاشقانه و پر از اتفاقهای پیشبینینشده بدل میشود.
خلاصه کتاب:
دختری شاد و سرزنده، در خانوادهای مذهبی و سنتی رشد کرده است. پدرش حاجآقا ب، نامدار محله است، اما دختر مسیر دیگری را انتخاب میکند و همین انتخاب، قصهای پرحادثه و جذاب میآفریند.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانسرا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.