خلاصه کتاب:
اونها همشون مرتکب یه اشتباه بزرگ شدن. اشتباهی که باید بخاطرش تاوان سنگینی پس بدن! در طی ده سال گذشته، با من مثل یه قربانی رفتار شد. یه قربانی برای گرگینههای گروهم… یه قربانی برای جفت واقعیم کسی که به بیرحمانه ترین شکل ممکن منو از خودش طرد کرد. و یه قربانی برای سایهی وحشی کسی که برای رسیدن به اهدافش، از من سواستفاده کرد. یا شاید… واقعا سایه با من همچین کاری کرده؟ سایه… مردی که پر از راز و معماست و هرگز حاضر نمیشه افکار و نقشههاش رو فاش کنه… اما من از یه چیز مطمئنم! تو مدتی که در کنار این مرد زندگی کردم، حسابی عوض شدم.
خلاصه کتاب:
لیف، باردا و جاسمین، هفت گوهر گمشده را پیدا کرده و آنها را روی کمربند دلتورا باز گردانده اند. حالا این سه همسفر باید وارث تاج و تخت دلتورا را پیدا کنند. آنها می دانند که فقط وارث حقیقی می تواند با استفاده از جادوی کمربند، ارباب سایه ها را سرنگون کند. اما وارث از همان لحظه تولد، در جایی مخفی شده است و فقط کمربند می تواند مخفیگاه او را شکار کند. همین که جست و جوی دلتورا به نقطه اوج خود میرسد، اتفاقات تکان دهنده ای، از پی هم رخ می دهند.
نام کتاب: بگشت به دل (جلد هشتم مجموعه در جستجوی دلتورا)
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانسرا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.